پنجشنبه ۱۳۸۷/۰۶/۲۸ - ۱:۱۰ ق.ظ - علی آلیپا -
تو به من خندیدی
و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من كرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تو رفتی و هنوز،
سالها هست كه در گوش من آرام،
آرام
خش خش گام تو تكرار كنان،
میدهد آزارم
و من اندیشه كنان
غرق این پندارم
كه چرا،
خانه كوچك ما
سیب نداشت
و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من كرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تو رفتی و هنوز،
سالها هست كه در گوش من آرام،
آرام
خش خش گام تو تكرار كنان،
میدهد آزارم
و من اندیشه كنان
غرق این پندارم
كه چرا،
خانه كوچك ما
سیب نداشت
منبع: كلوب عاشقان شعر نو از سايت كلوب
اسمم آسونه و کوتاه : علی ...